جرقهای که آتش خشم مردم را روشن کرد | گفتوگو با جامعهشناس درباره ریشه موج خودکشی در ایران

خودسوزی یک جوان اهوازی در برابر مأموران شهرداری، تنها یک حادثه نیست؛ نشانه فروپاشی سازوکار قانونی و افزایش بیاعتمادی شهروندان به نهادهای رسمی است. مرتضی پدریان، جامعهشناس، میگوید: «نمونههای پرتکرار خودکشیهای اخیر در ایران را میتوان از نوع «خودکشی نابهنجار» دسته بندی کرد؛ نوعی که ریشه در اختلالات ساختاری و نابسامانیهای اجتماعی دارد و باید بهصورت جدی مورد بررسی قرار گیرد
حادثه خودسوزی جوانی در اهواز، بار دیگر مسئله برخوردهای خشن اجرائیات شهرداریها با کسبه و اقشار ضعیف را در کانون افکار عمومی قرار داده است.
احمد بالدی، جوانی از اهالی کوی زیتون کارمندی اهواز، هفته گذشته در اعتراض به تخریب مغازهاش توسط نیروهای اجرائیات شهرداری، مقابل چشمان مأموران دست به خودسوزی زد؛ حادثهای تلخ که با مرگ این جوان موجی از خشم و اندوه را در شهر برانگیخته است.
به گفته شاهدان عینی، مأموران شهرداری بدون ارائه حکم قضایی روشن، برای تخریب محل کسب احمد اقدام کرده بودند. او بارها التماس کرد تا چند روز به او مهلت دهند. پدرش میگوید: «احمد گفت اگر ادامه بدهند خودش را آتش میزند تا شاید منصرف شوند. اما یکی از مأموران با بیرحمی گفت: بسوزان، ببینم چطور میسوزی!»
لحظاتی بعد، فریاد احمد در شعلههای آتش گم شد. او با سوختگی بیش از ۷۰ درصد به بیمارستان آیتالله طالقانی اهواز منتقل شد و پس از چند روز، روز سهشنبه ۲۰ آبان جان باخت.
نعیم حمیدی، مدیر روابط عمومی استانداری خوزستان، اظهار کرد: «پس از حادثه برخورد وحشیانه با یکی از شهروندان، تمامی مسببان بلافاصله شناسایی و برکنار شدند و اقدامات قانونی علیه آنان در حال اجراست.»
وی افزود: «عملکرد سریع و قاطع وزیر کشور و استانداری در برخورد با متخلفان و بر هم زنندگان آرامش عمومی، نمونهای از مدیریت مسئولانه و پاسخگو در شرایط حساس است.»
حمیدی می گوید با تدابیر اتخاذ شده و پیگیری سریع مقصران، سطح شهر به شرایطی امن و بدون تنش بازگشته و افکار عمومی نیز شاهد اقدامات قانونی و شفاف مسئولان بوده است.
دادستان اهواز هم خبر بازداشت شهردار و یکی از معاونانش را منتشر کرد؛ ساعاتی بعد هر دو با قرار وثیقه آزاد شدند. رئیسجمهور نیز دستور بررسی فوری حادثه را صادر کرد تا جزئیات ماجرا و نحوه عملکرد عوامل شهرداری روشن شود. با وجود اقدامات قانونی و ادعای مدیر روابط عمومی استانداری خوزستان در مورد بازگشت آرامش به شهر، خشم مردم فروکش نکرده است.
این حادثه، بازتاب گستردهای در رسانهها و افکار عمومی داشته است. مرتضی پدریان، جامعهشناس سیاسی، با اشاره به پدیده خودکشی در ادبیات جامعهشناسی، آن را از مهمترین آسیبهایی دانست که از زمان امیل دورکیم، بنیانگذار جامعهشناسی مدرن، همواره مورد توجه صاحبنظران بوده است.
دورکیم نخستین فردی بود که خودکشی را از منظر جامعهشناختی تحلیل و آن را به سه دسته «خودکشی خودخواهانه»، «خودکشی دگرخواهانه» و «خودکشی آنومیک یا نابهنجار» تقسیمبندی کرد.
پدریان می گوید «امروز در جامعه ما افزایش آمار خودکشی، هم در میان تحصیلکردگان از جمله پزشکان و هم در میان توده مردم، بهشدت مورد توجه قرار گرفته». این وضعیت «از حالت طبیعی خارج شده و به وضعیتی مرضی تبدیل شده است».
او در تحلیل چرایی وقوع خودکشی در ایران، می گوید با استناد به تقسیمبندی دورکیمی، نمونه های پرتکرار در ایران را می توان از نوع «خودکشی نابهنجار» دسته بندی کرد؛ نوعی که ریشه در اختلالات ساختاری و نابسامانیهای اجتماعی دارد و باید بهصورت جدی مورد بررسی قرار گیرد.
قانونگریزی، قانونستیزی و نبود اجرای درست قانون
این جامعهشناس با اشاره به گسترش قانونگریزی و قانونستیزی در جامعه، افزود: «در جامعه ما امروز شاهد عدم رعایت قانون، چه در سطح مردم و چه در سطح مجریان و دستاندرکاران نظام اجتماعی هستیم. اگر مجریان قانون برای رفع نیازهای مردم قوانین را بهدرستی اجرا نکنند و با استناد به مادهها و تبصرههایی از حل مشکلات مردم طفره بروند، جامعه به سمت روندی غیرطبیعی حرکت میکند.»
به گفته او، وقتی افراد نتوانند از مسیر قانونی به اهداف و برنامههای خود برسند، یکی از راههای پیش روی آنها برای رهایی از فشارهای موجود میتواند اقدام به خودکشی باشد. از این منظر، «عدم اجرای قانون یا عدم تسهیل قوانین برای دستیابی شهروندان به حقوق خود» یکی از عوامل مهم در گسترش آسیب خودکشی در جامعه امروز ایران است.
گسترش ناامیدی در جامعه
پدریان دومین عامل مؤثر در افزایش خودکشی را «گسترش ناامیدی» دانست و اظهار کرد: «اگر امید را انتظار به تحقق نشستن تلاشهای دیروز و امروز در فردا تعریف کنیم، آنگاه فرد زمانی دچار ناامیدی میشود که احساس کند فردایی در انتظارش نیست و تلاشهای امروز او به نتیجه نخواهد رسید.»
او تأکید کرد وقتی ناامیدی گسترش پیدا کند، راهکارهای متفاوت و گاه خطرناکی پیش روی فرد قرار میگیرد که یکی از آنها میتواند اقدام به خودکشی باشد.
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به ضعف فرهنگی و آموزشی در حوزه «تحمل و مدارا» گفت: «ما در جامعهمان نه در سطح قانونگذاران و مجریان قانون، و نه در سطح عمومی جامعه، تحمل و مدارا را آموزش ندیدهایم. از طرف دیگر، دستیابی آنی به خواستهها و آرزوها بدون پذیرفتن مفهوم کامروایی معوق امری رایج است.»
به اعتقاد او، نبود تحمل در رسیدن به اهداف و ناآشنایی جامعه با مفهوم صبر در برابر تأخیر در تحقق خواستهها، زمینۀ ذهنی برای شکلگیری رفتار خودکشی را فراهم میکند.
سرایت الگویی خودکشی در جامعه
پدریان در بخش دیگری از سخنان خود پدیدهای را مطرح کرد که به گفته او «در جامعه امروز ایران ساری و جاری شده است». او توضیح داد: «اعضای جامعه بهصورت الگووار به رفتارهای دیگران نگاه میکنند. وقتی فرد یا افرادی اقدام به خودکشی میکنند، این رفتار به سایر کنشگران اجتماعی نیز سرایت پیدا میکند و آنها نیز ممکن است به سمت چنین رفتاری بروند.»
به گفته او، از دید جامعهشناسی، وقتی خودکشی بهعنوان راهحلی برای رهایی از فشارها و مشکلات اجتماعی در ذهن جامعه جا بیفتد، امکان تکرار و گسترش آن افزایش مییابد.
این جامعهشناس در پایان خاطرنشان کرد: «اگر خودکشی را تعریف مرگ داوطلبانه بدانیم، آنگاه میتوان گفت بسیاری از افراد برای رهایی از مسائل و مشکلات زیست اجتماعی خود، چنین رفتاری را انتخاب میکنند.»

نسخه چاپی
ارسال به دوستان
